همایش کارآفرینی زنان در حوزه کشاورزی (کرج-۱۳۹۰)

گزارش همایش «کسب و کار و کارآفرینی زنان در عرصه کشاورزی (فرصت ها و چالش ها)»

تهیه شده توسط فخرالسادات محتشمی پور:

عضو موسس انجمن زنان مدیر کارآفرین و انجمن ملی زنان کارآفرین- کارشنانس امور زنان

به نام خدا

شاید آن روزهایی که دغدغه اشتغال دختران فارغ التحصیل که در ماراتون ورود به دانشگاه ها، هر سال بیش از سال پیش گوی سبقت را می ربود، همه ذهن مرا به عنوان خدمتگزاری کوچک در حوزه زنان وزارت کشور به خود مشغول کرده بود، باور نمی کردم که با وجود هزار مانع رنگارنگ پیش رو، امکان برگزاری طرح ملی ترویج کارآفرینی زنان و توان افزایی زنان کارآفرین، برایمان فراهم گردد و آن گاه که این طرح به همت پژوهنده کارآفرین سرکار خانم فیروزه صابر و تیم آموزشی ایشان و همکارانم در سراسر کشور در دی ماه ۱۳۸۱ آغاز شد و پس از یکسال و اندی با موفقیت به پایان رسید، باز هم باور نمی کردم پیشنهاد و آرزوی تشکیل نهادی مدنی توسط زنان کارآفرین با هدف ایجاد شبکه زنان کارآفرین در سراسرکشور و انتقال تجربیات گرانسنگ ایشان به نسل جوان جویای کار، تنها پس از یکسال محقق شود. ولی اراده الهی بر آن قرار گرفت تا زنانی که با سعی و تلاش شگفتی آور مشکلات پیش رو را پس زده و تهدیدها را تبدیل به فرصت نموده و در عرصه های مختلف به واقع کارآفرینی کرده بودند، به شکرانه موقعیت های ارجمندی که به دست آورده بودند به قصد پرداخت زکات علم و تخصص و تجربیاتشان که همانا نشر آن است، پایه های اولیه بنای انجمن زنان کارآفرین را محکم و استوار در خاک وطن بنشانند.

این انجمن که در سال ۱۳۸۳ با نام «انجمن صنفی زنان مدیر کارفرین» از وزارت کار و امور اجتماعی مجوز گرفت، دامنه فعالیت های خود را در سراسر کشور تعریف کرد و کوشید زمینه تعامل زنان کارآفرین عضو از سراسر کشور را فراهم آورد تا بتوانند ضمن توان افزایی ظرفیت های علمی و تجربی خود پیوند سازمان یافته ای با عناصر موثر در محیط کارآفرینی ازجمله دولت، تشکل های حرفه ای و نهادهای عمومی پیدا کند. مضاف به آن که این همه تجارب را به نسلی که از این پس حضورش در بازارکار هم نیاز است و هم خود نیازمند کار، در مسیری سمت و سو دهند که با خلق ایده و ابتکار و نوآوری مأنوس شود و در فرایند کارآفرینی توان تبدیل ایده به عمل را کسب کنند.

این انجمن در راستای بخشی از اهداف خود ازجمله «ترویج و توسعه کارآفرینی»، «کمک به بهبود و اصلاح سیاست های حمایتی از زنان کارآفرین»، «نهادینه ساختن فعالیت های آموزشی، پژوهشی، مشاوره ای و ترویجی در زمینه کارآفرینی»، « کمک به پیوند منطقی و متناسب میان کارآفرینان، دولت، بانک ها و سایر ذی نفعان» و «کمک به سامان دهی فعالیت های مرتبط با کارآفرینی»، هرساله اقدام به برگزاری همایش ملی در یک حوزه تخصصی کارآفرینی می کند که تاکنون همایش هایی با عناوین ذیل با حضور کارآفرینان و پژوهشگران در حوزه های مربوطه و دانشجویان و مخاطبان عام از سراسر کشور، در شهر تهران برگزار شده است:

  1. همايش کارآفرينی زنان و چالش‌های پيش رو (تهران -۱۳۸۳)
  2. همايش کارآفرينی زنان و راه‌کارهای بررسی توسعه کارآفرينی (تهران- ۱۳۸۴)
  3. همايش کارآفرينی زنان دانش آموخته دانشگاهی (تهران- دانشگاه صنعتي شريف- ۱۳۸۵)
  4. همايش کارآفرينی فرهنگی زنان (تهران- ۱۳۸۶)
  5. همايش كارآفريني زنان صاحب صنعت و حِرَف )تهران- ۱۳۸۷)
  6. همایش کارآفرینی اجتماعی زنان (تهران- ۱۳۸۸)
  7. همایش کارآفرینی زنان در حوزه فناوری اطلاعات (تهران- ۱۳۸۹)

و در بهمن ماه سال جاری استان البرز میزبان «انجمن زنان مدیر کارآفرین» و «انجمن ملی زنان کارآفرین» و کارآفرینانی از استان های مختلف کشور، دانشجویان و پژوهشگران و علاقمندان به موضوع کارآفرینی در بخش کشاورزی بود که در هشتمین همایش سالانه انجمن شرکت کرده بودند.

بدون شک همکاری های مجدانه مسئولین و همکاران پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران بویژه جناب آقای دکتر شعبانعلی فمی، رئیس مرکز کارآفرینی آن نقش تأثیرگذاری در موفقیت های حاصله داشته است. هرچند دیگر دستگاه های دولتی و غیردولتی و بویژه بخش خصوصی و تعدادی از اعضای انجمن که علاوه بر مشارکت در کمیته های علمی و اجرایی، بخشی از هزینه های همایش را عهده دار شدند، هریک به سهم خود در این امر که بی تردید خیر بوده است، شریک بوده اند اما از همه این ها که بگذریم سخن دوست خوشتر است. و جای زنان و مردانی که موفقیت های زنانی سخت کوش از هموطنانش موجبات افتخار و شادمانی را برایشان فراهم می کند، روز چهارشنبه بیست و ششم بهمن ماه در تالار امام خمینی پردیس کشاورزی و مناطبع طبیعی دانشگاه تهران خالی بود تا شنوای سخنان دلپذیر و انرژی بخش دوستانی باشند که در میان گل آرایی زیبای سن، پشت تریبون قرار می گرفتند و با شرح تنها جزء کوچکی از کارهای بزرگ و ارجمندشان، لبخند مسرت و رضایت را بر لب مستمعین می نشاندند. از آن جا که شرح تفصیلی آن چه ما شاهدش بودیم برای غایبین از صحنه در این مقال نمی گنجد در ادامه تنها به واگویی شمه ای از آن چه دیدیم و شنیدیم بسنده می کنیم:

 

 

برنامه طبق معمول با قرائت آیاتی از کلام الله مجید و نواختن سرود ملی آغاز شد و خانم رئیسی سرحدی دبیر همایش گزارشی از روند علمی و اجرایی را که با چاشنی نقدها و گلایه های مرتبط با موضوع همراه بود، ارائه کرد. پس از آن دکتر پیمان فلسفی معاون سازمان تحقیقات آموزش و ترویج کشاورزی وزارت جهاد کشاورزی در ارتباط با موضوع همایش سخنانی ارائه کرد که طبق روال سخنرانی های دولتی از موقعیت زن در تاریخ، آغاز و با اشاره به نقش زن در انقلاب اسلامی ادامه یافت و سرانجام با شرح موفقیت های حاصله زنان در حوزه موردنظر پایان یافت. پس از آن اولین مقاله منتخب از میان مقالات ارائه شده به کمیته علمی همایش با عنوان «سیاست گذاری کارآفرینی پایدار، زمینه ساز افزایش نقش آفرینی زنان کشاورز کارآفرین در توسعه کشاورزی ارگانیک» که به صورت مشارکتی تهیه شده بود، توسط خانم پگاه مرید سادات ارائه شد.

در بخشی از این مقاله آمده است: « نکته مهمی که در انتخاب راهبرد مناسب و سیاستگذاری باید مورد قرار گیرد، توجه به وضع موجود و محیط حاکم بر سیاستگذاری هاست. با توجه به روند فزاینده جهانی شدن و گسترش دانش و جایگزینی اقتصاد نوآور محور به جای اقتصادهای مبتنی بر عوامل تولید و کارایی محور، در حال حاضر، سياستگذاران، برنامه‌ريزان و متخصصان بخش کشاورزي معتقدند که در پاسخ به این تحولات، يک دگرگوني ساختاري در شيوه‌هاي کنوني توليد کشاورزي لازم بوده و کشاورزي مبتني بر بازار در چارچوب توسعه پايدار، راهبردي اساسي براي توسعه کشاورزي به شمار مي‌رود. در اين نوع کشاورزي، کشاورز بايد به نحوي توليد کند که بتواند توليدات خود را در بازار رقابتي که مبتني بر خواست هاي مشتري است به فروش برساند. به اين منظور کشاورز بايد فرصت شناس بوده و نيازهاي مشتري را به درستي شناسايي نمايد و سپس راهبرد لازم را در جهت برآوردن اين نيازها طراحي و اجرا نمايد. به عبارت ديگر کشاورز امروز بايد يک کارآفرين (اسكندري،۱۳۸۵) و کشاورزی باید کارآفرینانه باشد. »

در این مقاله توانمندسازی زنان در جهت کارآفرینی پایدار و توسعه کشاورزی ارگانیک پایدار ضرورتی غیرقابل انکار دانسته شده که مستلزم تمهیداتی اصولی از طریق فراهم نمودن شرایط و زمینه مساعد اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی است که خود نیازمند توجه ویژه دولت و اتخاذ تدابیر و سیاست خاص در این زمینه است.

در این جا نوبت می رسد به ارائه یک تجربه کارآفرینی توسط زنی که با یک تغییر مسیر در روند زندگی اش، به آن نائل آمده است. خانم فرزانه تبریزی مدیریت شرکت سحرگاهان(صادرات آبزیان) و شرکت بهارگوشت(پرورش ماهی) پزشک متخصص بیهوشی است که رشته تحصیلی پسرش او را به سمت آبزیان کشانده است. وی موسس و مدیرعامل مجموعه پرورش ماهی قزل آلا در استخر است. او که بنیان‌گذار و رییس هیأت مدیره یک کسب و کار خانوادگی است، در ادامه فعالیت‌های خود اقدام به پرورش خرچنگ دراز آب شیرین نموده و نوآوری‌های متعددی در بسته‌بندی و فروش محصولاتش در بازاهای اروپا داشته است.

خانم تبریزی در ارتباط با علت حضور در این همایش و ارائه تجربیاتش می گوید: «من همه فعالیت خود را به خوبی پیش می‌بردم و هیچگاه سوء مدیریت در مجموعه ما وجود نداشت. اما هرگز فکر نمی‌کردم که چالش‌ها و شرایط محیطی به گونه‌ای پیش رود که مجبور به متوقف کردن کسب وکار خود شوم!! متاسفانه مجموعه سحرگاهان تعطیل شده و ما قادر به ادامه فعالیت نیستیم. بخشی از این مشکلات به بانک‌ها و تبادل پول با بانک‌های خارجی و بخشی هم به بی‌ثباتی بازار ارز برمی گردد. من در سن و شرایطی نیستم که دنبال معرفی خود و مطرح کردن خودم باشم و مهمترین دلیل تمایلم به حضور در همایش زنان کارآفرین، مطرح کردن این مشکلات و بررسی چالش‌های پیش روی کارآفرینان و افرادی است که صاحب ایده هستند.»

ارائه تجربه کارآفرینی خانم عطیه وحدت پور، مدیرعامل شرکت طراحان طبیعت ترنج برای دقایقی فضای تالار را با طراوت گل و گیاه و باغبانی همراه کرد. وی ابتدا از خود سخن می گوید: « عطیه وحدت‌پور، ۱۳۵۵ تهران هستم. در سال ۱۳۷۷ در رشته مهندسی کشاورزی– آبیاری از دانشگاه تهران فار‌غ‌التحصیل شدم. در سال‌های ۱۳۷۸ تا ۱۳۸۴، به عنوان کار‌شناس، تحلیل‌گر، و مدیر فروش در شرکت‌های مختلفی مشغول به کار بودم. در سال ۱۳۸۴، اقدام به راه‌اندازی و بهره‌برداری از یک واحد گلخانه‌ای کشت هیدروپونیک توت‌فرنگی در شهرک گلخانه‌ای هشتگرد کردم. و به مدت چهار سال در آنجا مشغول به فعالیت بودم. تا آنکه در سال ۱۳۸۸، شرکت «طراحان طبیعت ترنج» را تأسیس کردم و در پارک علم و فناوری دانشگاه تهران مستقر شدم. از سال ۱۳۸۹، این شرکت، برای اولین بار در ایران اقدام به فعالیت در حوزه باغبانی کودک و نوجوان کرد.»

وحدت‌پور، فردی است که ارتباط خود با دانش و دانشگاه را پس از پایان یافتن دوره تحصیلش حفظ کرده و به منظور به‌روز نگه‌داشتن دانش خود و افزایش مهارت‌هایش در حوزه کسب‌و کار خود، دوره‌های آموزشی مختلفی را گذرانده است. او موفق شده تا دوره کامل طراحی سیستم‌های آبیاری را بگذراند و مجوز آن را کسب نماید. او همچنین دوره‌های آموزشی مختلفی در حوزه مدیریت بازاریابی و فروش وکارآفرینی گذرانده است و پس از آن به سراغ دوره­های تربیت مربی کارآفرینی رفته و در حال حاضر دارای رتبه تدریس کارآفرینی از اداره کار است. او همچنین دارای رتبه باغبانی و آبیاری از سازمان نظام مهندسی کشاورزی استان تهران است.

این کارآفرین چشم انداز آینده مجموعه خود را در ارائه محصولات باغبانی کودک و خدمات آموزشی و ایجاد فضای عملی، توسعه و گسترش آن در تمامی شهرهای ایران می بیند و امید دارد تا با لطف خدا بتواند در این مسیر گام بردارد.

پس از آن خانم زهره بهارلو از استان فارس تجربه کارآفرینی خود را در کشت مرکبات برای مخاطبان بیان کرد. وی ساکن شهر داراب در استان فارس، متولد سال ۱۳۳۹ است و تا مقطع کاردانی ادامه تحصیل داده است و از حدود ۱۵ سال پيش که همسرش به دیار باقی شتافته، مسئولیت کشت و زرع در اراضی کشاورزی خانواده را بر عهده گرفته است و توانسته تا به امروز با اعمال مدیریت مدبّرانه و منطقی خود موفقیت‌های تحسین برانگیزی داشته باشد. خانم بهارلو در بکارگیری نوع، روش و شیوه کشت و کار اغلب محصولات از جمله مرکّبات جالیز، گندم، ذرت و پنبه به گونه‌ای عمل کرده که در منطقه، الگویی برای سایر کشاورزان شده است. ازجمله عوامل موفقیت خانم بهارلو به عنوان باغ دار نمونه زن در سطح ملی در سال های ۷۶ و ۸۳، می توان به استفاده از روش های نوین فعالیت کشاورزی، بکارگیری توصیه های فنی کارشناسان و محققان، انجام آزمون خاک، استفاده مطلوب از کودهای شیمیایی به ویژه ریزمغذی ها و همچنین استفاده و بکارگیری بهینه نهاده های کشاورزی، اشاره کرد.

خانم بهارلو در پایان داستان کسب و کار خود می گوید: « همیشه با تمام توان مشغول به کار بوده‌ام و این‌که می‌توانم در تأمین غذای جامعه نقشی داشته باشم موجب شده است تا علاقه من به این کار بیشتر و بیشتر شود. سال‌های بین ۸۰ تا ۸۸ سال‌های کوشش و تلاش من بود و من کاملاً راضی بودم و بدون توجه به ادامه خشک‌سالی و آزاد شدن قیمت نهاده‌های کشاورزی کارم را ادامه می‌دادم. در این سال‌ها افت و پایین رفتن سطح آب نيازمند حفر چاه‌های عمیق به جای نیمه عمیق و مستلزم هزینه‌های زیاد برای ما بود که باعث بدهکاری زیادی برای ما شد. مخصوصاً که چند چاه حفر شده به علت حفر غیر‌اصولی متلاشی و باعث صدمه مالی نسبتاً زیادی به ما شدند.

مشکلات بخش کشاورزی با وجود تعمیق و تجهیز چاه‌ها و آزاد شدن نهاده‌ها و ثابت ماندن قیمت محصول کشاورزی روز به روز بیشتر و بیشتر می‌شد. ولی با وجود تمامی این مشکلات تا امروز ادامه داده‌ام. دل‌سردی من زمانی زیاد شد که در سال گذشته قیمت سوخت و برق تقریباً ده برابر شد به طوری که در سال جاری قادر به پرداخت اقساط بانکی خود نشده‌ام.

چه خواهد شد؟ آیا بخش کشاورزی محکوم به فناست؟ یا باید ماند و ادامه داد؟ با چه امیدی و با چه پشتوانه مالی؟ با دستان خالی و دل پرامید؟

تمامی این سال‌ها و گذراندن مراحل موفقیت مرا علاقمند کرده و مانده‌ام به امید فردا. آیا فردایی روشن در انتظار بخش کشاورزی و تولید است؟ آیا بن‌بست کنونی باعث از بین رفتن کشاورزی خواهد شد؟ آیا خشک‌سالی شدیدتری در راه است و ما را سرانجام از پا درخواهد آورد؟ آیا دولت کشاورزان و تولید‌کنندگان را همراهی می‌کند؟ در انتظار فردا و چشم‌انتظار دريافت پاسخ اين پرسش‌ها مانده‌ام.»

مباحث این بخش از برنامه با جمع بندی اعضای پانل که از کارآفرینان و دانشگاهیان هستند، به پایان می رسد و بخش بعدی با پخش فیلم هایی کوتاه از کسب و کار سه تن از اعضای انجمن که کارآفرین در بخش کشاورزی هستند آغاز می شود، دامپروری صنعتی، زنبورداری و کشت برنج و با ارائه مقاله «کاهش ضایعات پس از برداشت محصولات کشاورزی، فرصتی برای کارآفرینی زنان روستایی» (که باز هم به شکل گروهی تهیه شده) توسط خانم مهدیه سادات میرترابی ادامه یافت.

این مقاله علمی به صورت موردی بر ضایعات پس از برداشت محصولات کشاورزی زنان روستایی در آسارا متمرکز شده است. بر طبق مستندات این مقاله زنان روستایی بخش آسارا در زمینه انبارداری مشارکتی متوسط، در زمینه حمل و نقل محصولات باغی نیز مشارکتی در حد متوسط دارند. در زمینه فرآوری محصولات کشاورزی مشارکتی بالا و در زمینه بسته بندی و بازاریابی نیز باز هم مشارکتی متوسط دارند.

در پایان این مقاله نیز راهکارها و پیشنهاداتی برای توسعه کارآفرینی زنان روستایی آسارا ارائه شد که مورد توجه اعضای پانل ازجمله مدیرکل امور زنان روستایی و عشایری وزارت جهاد کشاورزی قرار گرفت.

تجربه کارآفرینی بعدی به خانم رقیه رستمی مدیر گلخانه توت فرنگی از استان کرمان اختصاص داشت. وی داستان زندگی و کسب و کار خویش را با شور و حرارتی زایدالوصف بیان کرد و در خلال آن از فرهنگ غالب مردسالار که در مسیر رشد و بالندگی زنان موانعی بزرگ ایجاد می کند، گلایه کرد. وی که علاوه بر تولید انبوه توت فرنگی، در بخش باغداری مرکبات نیز فعالیت دارد و تجربه پرواربندی را هم دارد، در مورد مشکلات خود و نیز مشکلات سایر زنان کارآفرین چنین می گوید: « من اکنون تقریباً به طور کامل مشغول کشاورزی هستم و مشکلاتم یکی تعطیلی واحد پرواربندی است که امروز حدود بیش از ۱۵۰ میلیون تومان تأسیسات دارد كه دليل آن، عدم همکاری آب منطقه‌ای کرمان براي تمدید پروانه برداشت آب لازم از رودخانه هلیل است. دوم آنکه میوه توت فرنگی ظرافت بسیاری زیادی دارد و از آنجا که بازار عرضه آن به طور عمده در تهران است، در هنگام حمل و نقل به تهران، با خودروهای معمولی لطمه زیادی می‌خورد. که راه حل آن وجود خودروهای سردخانه‌دار کافی در منطقه و یا راه‌اندازی فرودگاه جیرفت است که متاسفانه در حال حاضر هیچ‌کدام دراختیار نیست.

به عقیده من، آنچه که موجب حضور کمرنگ‌تر زنان در عرصه کارآفرینی مي‌شود، در وهله اول مسائل فرهنگی و عدم همکاری خانواده با خانم‌هایی است که متقاضی کار در محیط‌های باز مثل کشاورزی می‌باشند و دوم مشکلات زیادی از قبیل گرفتن تسهیلات و امکانات و غیره است که بر سر این راه وجود دارد و بسیاری از افراد توان پیمودن این راه را ندارند. یکی دیگر از مشکلات و موانع توسعه کارآفرینی در این حوزه هم مخاطره بالای سرمایه‌گذاری در این بخش است که جرأت ورود افراد نوپا را به این راه می‌گیرد.»

تجربه کارآفرینی بعدی به استان خراسان اختصاص دارد و خانم طاهره عشقی تولید کننده صیفی جات به طریق ارگانیک در این قسمت از برنامه به ارائه داستان کسب و کار خویش می پردازد: « در سال ۱۳۸۳ موفق به اخذ پروانه تأسیس از اداره جهاد کشاورزی شهرستان نیشابور شدم. در پایان بهمن ماه به بانک کشاورزی معرفی و با استفاده از تسهیلات این بانک یک واحد تولیدی سبزی صیفی گلخانه‌ای در مزرعه خود به بهره‌برداری رساندم. در همین زمان، در کنار فعالیت‌های کشاورزی خود، تصمیم به پرورش ماهی در استخر ذخیره آب کشاورزی گرفتم و آن را اجرا کردم و از مزایای آن که تولید کود ملایمی برای زمین‌های کشاورزی بود، بهره‌مند شدم. در سال ۱۳۸۵ تولیدکننده برتر محصولات گلخانه‌ای در سطح شهرستان شدم. در سال ۱۳۸۶ در کلاس‌های IPM مدیریت تلفیقی آفات،که شیوه‌ای در مدیریت آفات است شرکت کردم و پس از آن رویکرد جدیدی نسبت به محیط زیست و جمعیت فعال آفات خاص پیدا کردم و آن را مدنظر قرار دادم. IPM از تمام فنون و الگوهای مناسب به‌عنوان یک روش امکان‌پذیر و سازگار استفاده می‌کند و جمعیت آفات را کنترل کرده و در زیر آستانه زیان اقتصادی نگه می‌دارد. بنابراین من هم از این روش در محل مزرعه خود استفاده کرده و با استفاده از آن تولیدات مزرعه خود را به‌صورت سالم وارد بازار کردم. از همین‌رو در آن سال به‌عنوان تولیدکننده گلخانه‌ای محصولات سالم در سطح استان شناخته شدم.»

وی در پایان یکی از عوامل سلامت انسان را تغذیه سالم عنوان می کند که جز آب و خاک و محیط سالم به دست نمی آید و برای فهم معنای محیط سالم توسط همه شهروندان و بسیج شدن برای رسیدن به آن نه به عنوان وظیفه ای فردی یا ملی بلکه به عنوان یک وظیفه انسانی اظهار امیدواری می کند.

صغری پرکاس مدیر شرکت صنایع غذایی دلوار خزر کارآفرین دیگری است که از استان گیلان آمده تا با جوانان و دانشجویان و علاقمندان از تجربیات خود بگوید، وی که کار در نیروی دریایی ارتش را با بازخرید کردن خود وداع گفته است در آژانس هواپیمایی همسرش مشغول به کار می شود و در یک سفر تفریحی به خطه مازندران و آشنایی با ماهی کیلکا و شرایط صید آن صفحات جدیدی را در دفتر زندگی اش می گشاید.

خانم پرکاس پس از شماره کردن مشکلات کاری خود می گوید: « من معتقدم اگر انسان قادر باشد از تهران‌نشینی و رفاه کامل دست بکشد و در یک روستا زندگی کند، کار بزرگی کرده و این کار خیلی مشکل است چون در تهران و شهرهای بزرگ همه نوع رفاه و سرگرمی وجود دارد ولی در روستاهای محروم کمترین امکانات وجود ندارد. از آنجا که من اهداف بزرگی داشتم توانستم به نفس خود فایق آیم و براحتی با این مشکل ساختم همین که توانسته‌ام برای ۳۵ نفر اشتغال ایجاد كنم فوق‌العاده به خودم می‌بالم. اوقات فراغت خود را با نگهداری ماکیان و پرورش آن و کشاورزی، درختکاری، و سبزی‌کاری پر می‌کنم.

مشکلات کار زیاد است. تهیه مواد اولیه، تورم‌های پیش‌بینی نشده، و از همه مهم‌تر فروش محصولات تولید شده و گردش سرمایه اندک به‌ صورتی که تولید قطع نشود. همه این کار‌ها فوق‌العاده طاقت فرسا است ولی مصمم هستم که به این کار ادامه بدهم. این ایستادگی در مقابل سختی‌ها و برخورد منطقی با آن راز موفقیت من است. من از تجارب ارزنده کسانی که تولید داشته‌اند کاملا استفاده می‌کنم. برای آموختن و کسب تجارب از سایرین همیشه آماده هستم من این تجربه را دارم که اگر انسانی بخواهد کار غیرممکني را انجام دهد حتما با فکر و پافشاری و ایمان به خدا می‌تواند موفق شود من به تمام خانم‌هایی که می‌توانند و قصد انجام کاری را پیشنهاد می‌کنم چنان‌چه در کار خود مصمم باشند حتما موفق خواهند شد اگر توانایی‌های خود را باور داشته باشیم موفق خواهیم شد اعتماد به نفس اولین قدم در کارآفرینی و تولید است و توکل به خداوند بزرگ و انتخاب صحیح و مطالعه شده راز موفقیت من است.»

جمع بندی مباحث این بخش نیز توسط اعضای هیأت علمی و نماینده وزارت جهاد کشاورزی در پانل، صورت می گیرد و پخش گزیده ای از فیلم بانوی گل سرخ ساخته آقای پورطهماسب درباره زندگی بانوی گل و گلاب، مرحومه شهین دخت صنعتی (سرلتی) که گلاب زهرا به نام او شناخته می شود، عطری خوش اما محزون در فضای تالار می پراکند و پس از آن عطر زعفران نظرآباد استان البرز از لابلای کلام زن روستایی ساکن احمدآباد، خانم خدیجه سردهقان بر مشام شرکت کنندگان در همایش می نشیند. او هم از زندگی خویش و فعالیت هایش و مشکلات و موفقیت هایش می گوید و کلامش را اینگونه امیدوارانه ختم می کند: « بنده خودم از سال ۱۳۸۳ در عرصه‌های مختلف اجتماعی حضور داشتم، و فعالیتهای اجتماعی متعددی از قبیل مددکار کمیته امداد، تسهیلگر اداره بهزیستی در روستای احمدآباد، کارمند اداره دهیاری و کارمند شورای اسلامی را انجام داده‌ام. حتی توانستم به‌عنوان نایب رئیس شورای اسلامی روستای احمدآباد و مسئول صندوق حمایت از معلولین به جامعه خود خدمت کنم اما هیچکدام از این فعالیت‌ها، به اندازه حضورم در عرصه کشت زعفران و کشاورزی برایم خوشایند نبود و خرسندی به بار نمی‌آورد. امیدوارم تمام زنان سطح کشور بتوانند در زمینه‌هایی که خود احساس می‌کنند برایشان مسرت بخش و مفید جامعه است فعالیت نمایند. انشاءالله»

و حالا نوبتی هم که باشد نوبت شالیزار است و عطر خوش شالی در استان همیشه سبز گیلان و این هم داستان زندگی و کسب و کار خانم کلثوم نصیری: « من در سال ۱۳۵۰ در خانواده‌ای روستایی به دنیا آمدم و پدر و مادرم به غیر از کار کشاورزی، کارخانه‌داری هم می‌کردند. ما هفت فرزند بودیم و من فرزند چهارم آن خانواده بودم . در سال ۱۳۶۹ در سن ۱۸ سالگی با همسرم که در آن زمان ۲۸ داشت واو هم از خانواده‌ای روستایی و کشاورز بود ازدواج کردم. به لطف خدا ازدواج موفقی داشتم و همراه با خانواده همسرم در روستا زندگی می‌کردم.

تا سال ۱۳۷۷، من صاحب سه فرزند شدم، و با داشتن فرزندان کوچک، کشاورزی می‌کردم و همراه با کشاورزی ، به باغ‌داری و مرغ‌داری نیز مشغول بودم.. پس از گذشت شش سال شرکت همسرم ور شکست شد و همسرم همراه با من کشاورزی را ادامه داد. ما زندگی آرامی داشتیم و خیلی برای زندگیمان تلاش می‌کردیم.

پدرم صاحب یک کارخانه برنجکوبی بود که از پدرش به ارث رسیده بود. ولی به دلیل کهولت سن قادر به اداره آن نبود. به همین دلیل آن کارخانه را در سال ۱۳۷۹ از پدرم خریداری کردیم . من و همسرم با یکدیگر، آن را اداره می‌کردیم و مخارج زندگی خود را از آن طریق به دست می‌آوردیم ، علاوه بر آن همچنان به کشاورزی هم مشغول بودم. این روال تا سال ۱۳۸۳ ادامه داشت. ولی به دلیل برف سنگین آن سال ،کارخانه فروریخت و ما به فکر ساخت کارخانه جدید بودیم و با مراجعه به اداره‌ها هیچ نتیجه‌ای نگرفتیم و با مخالفت‌های شدید آن‌ها مواجهه شدیم. هر روز من و همسرم به دنبال کار‌ها می‌رفتیم. این رفت و آمد‌ها تا سه سال ادامه داشت ولی به نتیجه‌ای نرسیدیم تا آنکه تصمیم گرفتیم زمین و خودروی شخصی خود را بفروشیم و همراه با پس‌انداز خودمان ساخت کارخانه را شروع کنیم. پس از مدتی توانستیم نظر اداره‌ها و بانک‌ها را نسبت به کارخانه جلب کنیم و از کمک آنها استفاده کنیم. ما در عرض شش ماه ساخت کارخانه را تمام کردیم و در‌‌ همان سال یعنی در سال ۱۳۸۸ آن را افتتاح کردیم.ما هیجده کارگر داشتیم و شبانه روزی کار می‌کردیم. همسرم مکانیکی و خشک کردن جو و سفید‌کردن آن را بر عهده داشت و بسیاری از کارهای برقی آن را نیز خود پیگیری می‌کرد. من هم حسابداری و خرید و فروش برنج را بر عهده داشتم. قسمتی از کارخانه را همسرم و قسمت دیگر را من اداره می‌کردم. دخترانم در بسیاری از کار‌ها به من کمک می‌کنند. ما در خانواده با همکاری یکدیگر در برابر بسیاری از مشکلات مقاومت کردیم و هر کدام از ما کار‌های زیادی را در رابطه با کارخانه انجام دادیم و در کار خود موفق هستیم. ما تقریباً چهار ماه از سال را به صورت فشرده و شبانه‌روزی کار می‌کنیم و بقیه ماه‌های سال کم‌تراکم‌تر کار می‌کنیم .کارخانه ما حدوداً سالیانه ۲۵۰۰۰ گونی دریافت می‌کند و حدود ۱۵۰۰ تن در سال سفید می‌کند.»

نسیم حیدرپور، مدیرعامل و رئیس هیأت مدیره شرکت سازه گستر سبز شمال باز هم از استان همیشه سبز گیلان، آخرین زن کارآفرینی است که در این بخش به ارائه تجربیات خود می پردازد. وی دانش آموخته رشته مهندسی آب از دانشگاه بین المللی امام خمینی(ره) است و مدیر و مجری طرح گلخانه گیاهان آپارتمانی و باغ پرورش گل و گیاهان زینتی که در سال های ۸۳ و ۸۵ موفق به اخذ عنوان کارآفرین برتر شده است.

وی همچنین از سال ۸۰ شروع به اجرای پروژه های عمرانی کرده است که اجرای پروژه‌های طرح تجهیز و تسطیح اراضی روستاهای استان گیلان (اباتر- معاف اومندان-آتشگاه– پس ویشه- نوخاله-چماچار و…)، احداث شبکه‌ها وکانال‌های بتنی آبیاری و زه‌کشی درجه ۲و۳و۴، لای‌روبی آب بندان‌ها و انهار منشعب از رودخانه‌ها و احداث سردهنه‌های بتنی وبند‌ها و سدهای انحرافی ساخت و راه‌اندازی سازه‌های گلخانه‌ای مدرن، طراحی و اجرای پروژه‌های فضای سبز، بخشی از این فعالیت‌ها هستند.

مجری برنامه پس از پخش فیلم کوتاهی در ارتباط با کشاورزی ارگانیک به جمع بندی مباحث مطرح شده در این بخش از برنامه می پردازد و شرکت کنندگان در همایش با انبوهی از تجارب نوین در حوزه کشاورزی می روند تا در فضای فرح بخش این پردیس به تجزیه و تحلیل همه تناقضاتی بپردازند که میان تهدیدها و موانع و مشکلات فراوان پیش روی زنان کارآفرین و سختکوشی ها و مداومت ها و موفقیت های آنان وجود دارد.

بخش پایانی همایش ساعت ۱۵ با ارائه آخرین و دهمین تجربه کارآفرینی توسط خانم فاطمه شکری مدیرعامل و موسس شرکت خدمات فنی مهندسی آوا راستین طبیعت آغاز می شود. وی که متولد سال ۱۳۵۳ در شمیران است، فعالیت حرفه ای خود را در کشاورزی از سال ۱۳۸۲ با ابداع و تالیف سالنامه کشاورزی و منابع طبیعی ایران برای (سازمان نظام مهندسی کشاورزی کشور) آغاز کرده است. پس از آن به تدریج با کشاورزان و بهره برداران ارتباط برقرار کرده و بدین ترتیب به آموزش و ترویج شیوه‌های بر‌تر کشاورزی در نقاط مختلف کشور مشغول می شود و می گوید:« با گسترش کار و جلب اطمینان کشاورزان در سال ۱۳۸۶ ه‌بطور رسمی با تاسیس (شرکت آوا راستین طبیعت) به‌عنوان شرکتی پیشرو در تدوین برنامه‌های (آموزشی، ترویجی و مشاوره‌ای) پاسخگوی بخشی از نیاز روز جامعه (سلامت تولید و مصرف کنندگان محصولات کشاورزی و حفظ محیط زیست) هستیم. از مهم‌ترین نتایج فعالیت‌های مذکور، برگزاری اولین جشنواره برداشت محصول سیب سالم در منطقه جابان دماوند در شهریور ماه ۱۳۹۰ است که کاهش چشمگیر مصرف سم و کود شیمیایی را در جابان دماوند به همراه داشته است. لازم به ذکر است این جشنواره در ۷ هکتار باغ در حال گذار ارگانیک، واقع در جابان دماوند برگزار شد. در این باغ با مدیریت و نظارت شرکت «آوا راستین طبیعت» تغذیه درختان از مواد آلی و زیستی است و برای اولین بار در کشور، در کنترل آفات و بیماری‌های متعدد درختان (از اردیبهشت ۱۳۹۰) حتی یک لیتر سم نیز استفاده نشده است و روش‌های (کنترل بیولوژیک – به زراعی وآفت کشهای انتخابی گیاهی) جایگزین سموم پرخطر شیمیایی شده است. به همین علت از طرف مسئولان وزارتخانه، این باغ در جشنواره مذکور سایت ملی اعلام شد. »

 

قبل از برنامه اختتامیه که به قرائت بیانیه پایانی و اهداء تقدیرنامه ها، یادبودهای همایش اختصاص دارد، دست اندرکاران برای بررسی فرصت ها و چالش های کارآفرینی در بخش کشاورزی، میزگردی را تدارک دیده اند که با حضور خانم ها فیروزه صابر، سروت عسگری رانکوهی و آقایان دکتر حسین شعبانعلی فمی و مهندس جوانمردی برگزار می شود و مباحث مطرح شده در آن و جمع بندی این مباحث به شرح ذیل است:

دستاوردهای همایش:

– فرصت آشنایی زنان صاحب کسب و کار و کارآفرینی کشاورزی و کمک به توسعه شبکه زنان کارآفرین توسط انجمن

– فرصت آشنایی، همفکری و توسعه ارتباطات کارآفرینان، تشکل های حرفه ای، مسئولین و کارگزاران دولت و دانشگاهیان

– انتقال تجارب فعالیت های کارآفرینانه به دانشجویان و فارغ التحصیلان

– کمک به شناخت فرصت های پیش رو و همفکری برای رفع چالش های پیش رو

نکات مورد توجه:

– در کشاورزی موانع فرهنگی کمتری برای زنان نسبت به بخش های دیگر اقتصادی وجود دارد و دلیل آن نزدیکی و قرابت این بخش با خانواده در روستاها و نیز سابقه تاریخی نقش آفرینی اقتصادی زنان روستایی است.

– پیوند جدی رشته کشاورزی با تجارب عملی (تلفیق علم و عمل) و درنتیجه کمک به کاربردی شدن آن با توجه به آمادگی زنان در حوزه کشاورزی برای این منظور و اهمیت نقش دانشگاهیان در این مسیر

– ضرورت اطلاع رسانی قوانین و مقررات مربوط به زنان کارآفرین حوزه کشاورزی

– شناخت بازار، اطلاعات بازار و شیوه های نوین بازاریابی نیاز جدی به ساماندهی برای ارتقای ظرفیت مدیریت و توان علمی زنان صاحب کسب و کار و کارآفرین دارد. پیشنهاد ایجاد کیوسک­های اطلاعاتی در مناطق با قابلیت محوری کشاورزی توسط فارغ التحصیلان دانشگاهی

– نقش سازنده و حساس زنان در توسعه و تولید محصول سالم و ارگانیک از این نظر مناسب است پروتکل های همکاری بین انجمن و نهادهای مربوطه امضا شود.

پیشنهاد:

– تشکیل یک پایلوت برای تلفیقی علمی و عملی در پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران با همکاری انجمن- دانشگاه و کارآفرینان حوزه کشاورزی

اینک هشتمین همایش یک روزه انجمن زنان کارآفرین به پایان رسیده و شاخه های گل در دست شرکت کنندگان و گل لبخند رضایت از گذراندن روزی پرثمر بر لبان آنان نشسته است. عکس های یادگاری و وداع تا سالی دیگر و مخاطبانی دیگر در روزی باشکوه که تجربیات گران سنگ زنان کارآفرین ایرانی را در حوزه ای دیگر با افتخار تمام شنوا باشند.