همایش زنان کارآفرین؛ زندگی و کار (قزوین- ۱۳۹۷)
روز یکشنبه ۲۸ بهمنماه ۱۳۹۷دانشگاه بینالمللی قزوین میزبان برگزاری همایش زنان کارآفرین، زندگی و کار بود.
در این روز با توجه به اینکه از قبل دو مثلث مهم برای برگزاری همایش وجود داشت که مثلث اول بحث علمی بود و ایجاد هماهنگی و ارتباط بین جامعهشناسی، روانشناسی و اقتصاد و مدیریت حول محور اصلی همایش، یعنی هارمونی زندگی و کار زنان کارآفرین را شامل میشود. مثلث اجرایی بود که پیوند بین انجمن زنان کارآفرین بهعنوان یک نهاد از یک طرف و دانشگاهها بهعنوان جایی که فارغالتحصیلان آن قرار است بعدها در جامعه فعالیت اقتصادی انجام دهند را ایجاد میکرد و از طرف دیگر نهادهای دولتی و مشخصاً استانداری و شهرداری درگیر این موضوع شده بودند.
در آغاز مراسم ابتدا دکتر ربیعی، مدیرکل امور بانوان استانداری قزوین و دکتر زندیه، معاون پژوهشی دانشگاه قزوین به عنوان نمایندگان نهادی ذیربط سخنرانی کردند. دکتر ربیعی درباره اهمیت موضوع زنان خانواده و کارآفرینی و چگونگی تأثیر اشتغال زنان در تربیت بهتر فرزندان و کمک به رشد و توسعه سخن گفت. دکتر زندیه لزوم جهتگیری دانشگاه به برجسته کردن نقش زنان و شرحی از تجربه زندگی شخصی خویش در کنار همسر کارآفرین خود ارائه کرد و اقدام به برگزاری این همایش را در دانشگاه قزوین اتفاق خجستهای برشمرد که میتواند تأثیرات مهمی داشته باشد.
در بخش دیگری از همایش، زهرا رهایی به نمایندگی از انجمن زنان کارآفرین و بهعنوان دبیر علمی همایش، مختصری درباره انجمن و چگونگی شکلگیری ایده همایش بیان کرد. وی اشاره کرد که شرایط تحریم اقتصادی، اولویت کسبوکار برجستهتر و مهمتر شده و زندگی مردم را از بخشهای دیگر غافل کرده است و باید ببینیم که چطور میتوانیم کارآفرینی را به مثابه یک فرهنگ زندگی تبلیغ کنیم. همچنین به این موضوع اشاره شد که همانطور که ممکن است که هر جایگاه اجتماعی روی زندگی افراد تأثیر بگذارد ممکن است یک بانوی کارآفرین که به فعالیت اقتصادی و اجتماعی میپردازد نحوه تصمیمگیری و نحوه برخورد با مسائل و مشکلات و عبور از چالشهایش متفاوت باشد. نقطه قوت صحبت دبیر علمی همایش توجه به لزوم توجه به رسالت انجمن پس از همایش است که باید در قالب سمینارهای مختلف دورههای آموزشی و نیز مقالات و نشستهای مختلف تخصصی ترویج یابد.
در ادامه چکیدهای از سه نشست تخصصی علمی پیش از همایش و دستاوردهای آن ازجمله جایگزینی غنیسازی نقش به جای تعارض نقش در گفتوگوها و نیز تأثیر تحریم بر تحکیم خانواده و موفقیت شغلی فرد بیان شد و بحثهای روانشناسی دستاورد نشست سوم ازجمله اینکه فرد چطور میتواند خواستهها و مطالبات اجتماعی خود را طرح کند و در عرصه فردی هم بتواند همچنان با واقعیتهای موجود دستوپنجه نرم کند، مطرح شد؛ نکتهای که زنان کارآفرین بهخوبی از عهده آن برمیآیند. مورد دیگری که مطرح شد این بود که خودآگاهی زنان میتواند به آنها در ایجاد هارمونی در زندگی کمک کند. همچنین تأکید شد که مهارتهای لازم و آموزش زنان در خصوص مدیریت ارتباطات و مدیریت زمان و مدیریت روابط بین فردی در ایجاد این هارمونی تأثیرگذارند.
همایش امسال سه محور اصلی داشت و سه مقاله اصلی ارائه شدند که مرتبط با موضوع هارمونی زندگی و کار بودند. مقاله اول اشاره به مطالعه تطبیقی داشت به زندگی زنان کارآفرین در ایران و کشورهای جهان و مقایسه انگیزههای آنها برای رفتن به سوی کارآفرینی میپرداخت. طبق این بررسی بیشترین انگیزه مربوط به ضرورت و نیاز بود که زنان را به سمت کارآفرینی سوق میداد و حرکت کردن به سمت کارآفرینی بر پایه نیاز، خودش مدلی از مدیریت کار وزندگی را ایجاد میکند.
مقاله دیگر درخصوص کیفیت زندگی زنان روستایی بود و اینکه چطور کارآفرینی روی زندگی زنان روستایی تأثیر میگذارد. ح این مقاله که دستاورد مطالعات تخصصی در یک از روستاهای استان گیلان بود قصد داشت بگوید که بهواسطه کارآفرینی، شبکهسازی قوی ایجاد میشود که میتواند پشتوانه عرصه مدیریت وزندگی زنان روستا شود.
مقاله سوم درخصوص زنان کارآفرین قزوین بود که انگیزههای آنها را برای کارآفرینی مقایسه میکرد. تمایل به داشتن جایگاه اقتصادی و درآمد مستقل، موقعیت اجتماعی مناسب، کمال طلبی و میل به پیشرفت ازجمله انگیزههای این زنان بود. در این تحقیق نشان داده شد زنان کارآفرین با انگیزه تربیت فرزندان بهتر و یا داشتن خانواده بهتر وارد عرصه کار آفرینی نشده بودند و نتیجهگیری که از این موضوع میشد کرد این بود که در سپهر اندیشه زن کارآفرین در ابتدای ورود، خانواده قرار ندارد و همین موضوع بعدها ممکن است وی را دچار دوگانگی عذاب وجدان بابت قربانی کردن فرزندان و خانواده برای کار کند و حسهای دوگانهایاز این قبیل در زنان کارآفرین ایجاد شود. از نتایجی که میشد از این مقاله گرفت این بود که وقتی به انگیزه کارآفرینی در بانوان توجه میکنیم می بینیم که زنان کارآفرین با حضور در عرصههای علمی و اجتماعی میتوانند الگوهای خوبی برای تربیت فرزندان خود باشند و یا اینکه تعریف «مادر خوب» باید در ذهنیتها تغییر کند تا این دوگانگی در زنان کارآفرین کمتر شود یا از بین برود.
بخش دیگری از صحبت های همایش اختصاص داشت به تجارب زیسته زنانی در عرصه کسبوکار فعالاند و دو نفر از بانوان فعال آیتی در این مورد صحبت کردند. فریبا مهدیون یکی از آنها بود که درباره تجربهاش گفت که چگونه کسبوکار فردی را تبدیل به کسبوکار خانوادگی کرده و اینکه چطور توانست خانوادهاش را ترغیب به مشارکت در کسبوکارش کند. دومین نفر خانم مرادی بود که از ابتدا یک کسبوکار خانوادگی را بنا نهاد که طی آن توانسته بودند از نقاط قوت یکدیگر بهترین استفاده را بکنند و در کسبوکار موفق خود با مجموعههای اقماری مختلف همکاری کنند. وی با اعتقاد به اینکه کار باید برای زندگی باشد تجارب خود را درکوهنوردی و ورزش نیز بیان کرد. خانم حامدی نیز گرافیست و هنرمندی هستند که در تجربه وی هارمونی زندگی و کار یک واژه پویاست که در شرایط مختلف تغییر میکند، اما مهم احساس رضایتمندی است که علیرغم عبور از فراز و نشیبهای گوناگون با کسب آگاهی و درایت و حمایت خانواده و تأمل در تجارب مختلف در دورههای گوناگون میتوان هارمونی بر هم ریخته را دوباره برقرار کرد.
در بعدازظهر همایش یکی از زنان کارآفرین قزوین که با همسرش در زمینه ریزمغذیها کار میکردند تجارب خود را مطرح کرد و اینکه چگونه توانستند با تکیه بر توانمندیهایشان بر موانع فرهنگی غلبه کنند. یکی از مقالاتی که با تجارب توأم بود مقاله خانم هاشمی بود که به موضوع موانع کارآفرینی زنان در ایران پرداخت و طبق تجارب خود چهار مانع را مطرح کرد و یک الگوی بسیار جالبی از این موضوع بود.
در بخشی دیگر دکتر تبریزی درباره خانواده سیستمی صحبت کرد و اینکه وقتی در خانواده اتفاقی میافتد مخصوصاً اگر زن، کارآفرین باشد کل خانواده تحت تأثیر قرار میگیرد و لذا درباره خانم کارآفرین متأهل را نمیتوان جدای از خانواده نتیجهگیری کرد و برای هر برنامهریزی که در این حوزه قابلتعریف است باید زن کارآفرین را در بستر همان خانواده بررسی و تعریف کرد. نگاه سیستمی به خانواده کمک میکند که وقتی داریم از اکوسیستم کارآفرینی صحبت میکنیم برای بانوان متأهل و یا در شرف ازدواج توصیه و راهکارهای مؤثرتری طرح کنیم.
در ادامه همایش دو پنل تخصصی برگزار شد که یکی به موضوع فردی و شخصی زنان کارآفرین برمیگشت و اینکه زنان کارآفرین چگونه تصمیم میگیرند، چگونه به مسائل توجه میکنند و چگونه در موقعیتهای مختلف ایفای نقش میکنند و چگونه نقشهایشان را غنیسازی میکنند و یاد میگیرند از تجاربی که در محیط کار به دست میآورند در بهبود اداره خانواده استفاده کنند. یکی از جذابترین بخشهای همایش، گفتوگوی مخاطبان و مطرح کردن تجارب خود و پرسش و پاسخ بود و خانم قانعفر هم تجربه خود را بهعنوان یک عضو پنل مطرح کرد که با استقبال همه مواجه شد.
پنل دوم با رویکرد اجتماعی بود و بحث مطالبات اجتماعی در رابطه با تسهیل و بسترسازی هارمونی زندگی وکار زنان کارآفرین ارائه شد که بخشی بحث آموزش بود که جدای زیرساختهایی که باید به زنان کارآفرین داد تا بهتر بتوانند زندگی و کار خود را مدیریت بکنند لازم است مورد توجه قرار گیرد. بسترسازی آموزشی و فرهنگسازی و متولی که مسئولیت گفتوگو در این مسئله را داشته باشد و نقش و اهمیت نهادهای اجتماعی در ایجاد این هارمونی و تقویت شبکه زنان به عنوان پشتوانههای عاطفی و دانشی در این پنل مورد بحث قرار گرفت و از این موضوع بسیار استقبال شد که نهاد مدنی میتواند در کجای این قضیه قرار گیرد. از طرف دیگر نقش دانشگاهها مطرح شد که چون عرصه پرورش متخصصان هستند لازم است در پکیجهایی مرتبط با کارآفرینی به ایجاد هارمونی هم توجه کند تا هیچ بخشی از زندگی، قربانی توسعه طلبی و کمالطلبی در زندگی نشود.
این همایش برای هر فرد و گروهی از مخاطبان صحبتهای جذابی داشت ولی تمام داستان این نبود و باید به مرور زمان و در طول سال بازنگری شود. اینکه چرا باید از هارمونی به جای تعادل استفاده کنیم و رابطه هارمونی با کارآفرینی و اینکه چرا این تفکر میتواند به زنان کارآفرین با خانواده و سایرین کمک کند، همه و همه، مسائلی هستند که باید بعد از این همایش به آنها پرداخته شود تا این همایش را به هدف و مقصود واقعی خود در برگزاری برساند.
پرونده این همایش یکروزه با تقدیر و تجلیل از دست اندرکاران و همراهان این رویداد بسته شد.