شادی دادبين /اقتباس از مقاله نقش زنان در كارآفرينی و مشکلات پيش رو
2 اردیبهشت




در جامعه امروز، زنان نقش مهم و در حال گسترشی در زمینه کسب و کار دارند. در سالهاي اخیر، سهم زنان در کسب و کارهاي خصوصی به اندازه کارهاي دولتی روند رو به رشدي را طی کرده است. به همین دلیل توجه به استعداد و نقش زنان در توسعه کشورها ضرورت دارد. بسیاري از دولتها در بحرانهاي اقتصادي توانسته اند با اتخاذ تدابیر و سیاستهایی و با بهره مندي از نیروي کار زنان بر بحرانهاي جامعه خود فائق آیند و در مسیر توسعه موفق شوند. در حال حاضر زنان در کشور ما به عنوان نیمی از جامعه دیگر خانه نشين نیستند و متقاضیان مهارت دیده و داراي تحصیلات عاليه هستند که از این نظر از مردان پیشی گرفته اند . بنابراین، با توجه به محدودیتهاي سرمایه گذاري از سوي دولت، بازاریابی کارآفرینی یکی از مهمترین راه حلهاي معضل بیکاري زنان محسوب میشود. از طرفی کارآفرینی اجتماعی ابزار مهمی براي مقابله با مشکلات اجتماعی است.

 کارآفرینان اجتماعی به عنوان «موتورهاي جدید براي اصلاحات و بهسازي» توصیف شده اند (کیسیلیوس و همکاران،۲۰۱۵) نگرش و رفتار کارآفرینانه و به دنبال آن کارآفرینی اجتماعی عواملی هستند که با مشکلاتی همچون: نبود حمایت و توجه لازم و کافی به ایده هاي جدید، عدم وجود مشوقهاي کافی براي پرداختن به نوآوريها و پژوهشهاي کارآفرینی، کمبود استادان متخصص و با تجربه در کارآفرینی روبرو بوده اند واگر به مسائل مطرح شده توجه کافی مبذول شود و براي آنها برنامه ريزي بلندمدت صورت گیرد و همه اجزاي جامعه براي چنین نتایجی تلاش کنند در آن صورت است که با داشتن نگرش و رفتار کارآفرینانه میتوان آماده بروز کارآفرینی اجتماعی در جامعه بود که این موضوع اهمیت پرداختن به شناسایی و پيشران هاي مؤثر بر موفقیت کارآفرینی اجتماعی در بین زنان جامعه را روشن مینماید. بنابراین سؤال اصلی این است که تجربه قبلی مشکلات اجتماعی چه تأثیري بر نیت کارآفرینی اجتماعی زنان و پیشایندهاي آن میگذارد.

باتوجه به مباحث مطرح شده در بالا مفهوم گرایش به کارآفرینی صرف نظر از نوع و اندازه اش حائز اهمیت بوده است و بیش از صدها تحقیق روي آن صورت پذیرفته، ولی اهمیت کارآفرینی اجتماعی به این دلیل است که در پی یافتن راهحلهاي اثرگذار و پایداري است که در بیشتر نقاط جهان قابلیت اجرا شدن داشته باشند. کشور ما نیز در مسیر برداشتن گامهایی به سمت توسعه و پیشرفت بوده و مطرح کردن کارآفرینی اجتماعی به خصوص از نگاه و منظر زنان به عنوان نیمی از جامعه که نقش اساسی در این مسیر دارند، میتواند کمک بزرگی براي رسیدن به این هدف باشد. با توجه به خلأ پژوهشی در زمینه مدنظر قراردادن زنان بنیانگذار و کارآفرین اجتماعی، در این پژوهش سعی شده تمرکز براین امر صورت گیرد

زمانی که یک فرد، خود را در خصوص مشکلات اجتماعی و افرادي که داراي محرومیتهاي اجتماعی اند، متعهد میداند، دست به کارآفرینی زده تا بتوانند پیشایندهاي کارآفرینی اجتماعی را به خوبی درك و به کار گیرد، اما اگر از طریق سازمانها و نهادهایی که باید در این خصوص فعالیتهاي مثبتی داشته باشند، حمایت و پشتیبانی صورت نگیرد به گونه اي که با مشکلات عدیده اي رو به رو شود، طوريکه توانایی برون رفت از آنها را نداشته باشد، دچار سرخوردگی خواهد شد به گونه اي که نیت کارآفرینی وي به صفر خواهد رسید و براین اساس تجربیات قبلی مشکلات اجتماعی به گونه اي نخواهد بود که تعهد اخلاقی، خودکارآمدي، حمایت اجتماعی و… را در وي ایجاد کند، به همین دلیل ایجاد این تجربیات مثبت میتواند تاثیرگذاري مثبتی بر پیشایندهاي نیت کارآفرینی اجتماعی داشته باشد.

 

شادی دادبين ،عضو انجمن زنان کارآفرین/اقتباس از مقاله نقش زنان در كارآفرينی و مشکلات پيش رو/نوشته سهیلا زرين جوي

مجله مطالعات اجتماعي روانشناسي زنان
پاييز ١٣٩٩ شماره ۱۸



گفتگوی زنده اینستاگرامی /”مفاهیم بنیادین کارآفرینی،سبک زندگی کارآفرینی و تجربه کارآفرینی”
4 اردیبهشت